پارت یازده

زمان ارسال : ۲ روز پیش

صدای ناله های دردناکش کل عمارتو پر کرده بود

خدمتکارا از همه جا، کاری که رو دستشون بود رو ول کرده بودند و به او نگاه میکردند

اگر ولش میکردند قطعا پخش زمین میشد

تا وقتی در اتاق را باز کردند و داخل رفتند به چهره ی دردمندش خیره شدم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید