مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت بیست و پنجم
زمان ارسال : ۵۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
چند روزی بود که هیچ خبری از اشکان نداشت و هرچند دلیلش را می‌دانست؛ اما بی سابقه بودنش باعث شده بود چیزی را توی زندگی‌اش کم بداند. موبایلش توی دسترس نبود و سورن فکر کرد دیگر کافی است! تقریبا پنج روز از آن ماجرا می‌گذرد و تا حالا باید اشکان با خودش کنار می‌آمد. اشکان مخالف هرگونه شکنجه بود و هزاران بار عقیده‌اش را بیان کرده بود که حاضر است برای سورن با شلیک گلوله آدم بکشد ولی شکنجه از ر
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اشکان با هر گونه شکنجه مخالفه💔
۲ هفته پیشالف جیم
113 قطعاََ میفهمه، به صورت اتفاقی فکر کنم بفهمه و سورن هم که طبق معمول عاشق شده و حس هایی داره دیگه اجازه دوری بهش نمیده.. 4 هنوز آنچنان نشون نداده منفوره، بیشتر شبیه اتاق فکره
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خب تو که انقدر نظراتت قشنگه چرا تا حالا خاموش بودی؟؟؟😍😍😍
۲ ماه پیشالف جیم
00حیف شدم باید خلبان میشدم😂😎
۲ ماه پیشراپونزل
۲۵ ساله 00عالی بود👌🏻
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی💚
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 4-ترسناک بودنشو سر نادری بدبخت نشون داد ولی منفور بودنش فکر کنم هنوز جا داره تاازش متنفر بشم🧐🙈5-شاید اگه زیر یه سقف برن 🙏❤️که ایشالله میرن😍باید برن من نمیدونم 😍❤️😁😎
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
منوچهرخان خودش شخصا وارد عمل نمیشه خیلی کم پیش میاد به قول دوستمون که کامنتش هم هست، منوچهرخان شبیه اتاق فکره
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 103️⃣ 2-خیلی باهم فرق دارن ولی چطور باهم دوستن نمیدونم مثل الان اگه جاشون عوض میشد سورن میخواست خودشو بکشه(که میدونم هیچ وقت نمیکنه) اشکان پریده بود رو تفنگهای تازه ولی سورن خونسرد وایساد اصلا اهمیتنداد
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اوهوم اشکان قطعا اینجوری بی تفاوت نمی‌بود🥺
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 1-اره خیلی خوبه😍هورا پارت بعد دوباره نیلی داریم چقدر قشنگ سورن بهش گفت تو درمان روح رو تجویز میکنی***جسم😍3-میفهمه ولی چه واکنشی داره نمیدونم شاید خود سورن بهش بگه شایدم کاملا اتفاقی 😎
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چقدر قشنگ که از نیلی خوشت اومده🥰بله پارت بعدی نیلی رو داریم و سورنی که می‌خواد مخ زنی رو شروع کنه🤣
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00قربونت مرسی از خودت که این همه با حوصله ای و این خیلی به دل من میچسبه❤️💋2️⃣چقدر بابای آه آه خوشم نی آمد مگه دختره آنقدر بابایی🤦 ♀️و واقعا همینطور اگه بگه بمیرم سورن میمیره
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت💚اتفاقا سورن اصلا منوچهر رو به چشم باباش نمی‌بینه به چشم رئیسش می‌بینتش
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00آزاده جونم چرا اخه🥺😥من یکشنبه پارت میخوام😥😥البته تو هم حق وقتی حمایت نشه تو هم انرژی دیگه نداری🥺واقعا من نمیدونم چیزی ازتون کم میشه کامنت نمیزارین؟ عالی بود مرسی مثل همیشه ❤️💋
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا امروز به طرز معجزه آسایی همه چیز خوب بود ولی وی‌آی‌پی ها خیر🤨 اینجا اوضاع برعکس شده
۲ ماه پیشمهلا
10💜با آنچه خواهید خواند دوست دارم دوستی اشکان با سورن خیلی قشنگه 💜 کلا از اشکان خیلی خوشم اومده💜☠☠☠
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
به نظر منم دوستی شون قشنگه😍کلا آدم های متفاوت دوستی های قشنگی رو با هم دارن🤔🥰
۲ ماه پیشپرنیا
20چطور دلت میاد یکشنبه ها نباشی🤕🤕🤕پس من چی بخونم ؟؟؟؟ دوستان با نوشتن چند کلمه خوبه هم میشه نظر داد لدفاااا😭😢 مهلا دوتا رمان رو با استیکر گذروند شماهم میتوانید ☺️☺️
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
وای آخر کامنتت🤣🤣🤣
۲ ماه پیشپرنیا
10آنچه خواهیدخوبه دوست دارم،اشکان بیچاره با سورن گرفتارشده نمیدونه چیکارکنه،میفهمه ن باین زدی فک کنم ی جایی ببینه ک داره چیکار میکنه،توهماتو شاید وقتی ک باش ازدواج کنه بفهمه 🤭🤭
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نمیدونم چرا ولی تو زیادی میدونی😂👌🏻
۲ ماه پیشساناز
20❤️❤️❤️
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚💚
۲ ماه پیشپرنیا
20سلطان احساس ک میگن سورنه ،بچه رو سنگ رویخ کردی😬 خوشم اومد ک خود اشکان لعنتش کرد
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مگه نمی‌دونی؟؟ دنیا ارزش هیاهوی ایشون رو نداره🤣
۲ ماه پیشالف جیم
105 شاید از همین طریق بهش نزدیک بشه که بیماریش رو بفهمه فقط یه چیزی پایانش خوشه؟ من از رمان های ناامید کننده بدم میاد
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
درمورد پایانش که نمی‌تونم چیزی بگم چون اسپویل میشه ولی تا اون موقع اتفاقات خیلی زیادی در پیشه
۲ ماه پیشالف جیم
011 موافق نیستم چون ممکنه قسمت جذاب پارت بعدی رو لو بده و دیگه بی مزه میشه 2دوستی قابل تحملیه برای هر دو، یه برون گرا و درون گرا.. جالبه کنار اومدنشون باهم!
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره دو تا دوست متفاوت هستن😍 ولی رفیق💪🏼
۲ ماه پیش
لطفا صبر کنید...
ایلما
00حق داره اشکان 🙁🙁بچه شوکه شده😂فقط م سورن از پسش برمیاد