به سردی یخ به قلم ملیکا کاظمی
پارت بیست :
نگاه بیحسم را به الک دوختم، الک عصبی از کنار نگهبان گذشت. توقع تسلیم شدنش را نداشتم، انگار دلش برایم به رحم آمده.
بعد از رفتن او نگاهی به خود انداختم، صورت سپید رنگم به زردی میرفت و انگار واقعا حالم بد بود.
نفسی تازه کرده و به انتظا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مینا
۱۷ ساله 00خفنه. شخصیت صاحب رو هم دوست دارم. الک هم خفنه الک خیلی خوبه. دمت گرم خانم نویسنده.