پارت سوم

زمان ارسال : ۱۶ روز پیش

با احتیاط صندلی را در میان شلوغی رها می‌کنم.

کمرم را خم کرده و عصایم را در دست می‌فشارم. در مترو می‌نشینم. جسد را در حالی که روی صندلی چرخدار بود در همان شلوغی رها کردم و کنار مردی درشت اندام و بد اخلاق نشستم.

مرد نگاهی به من انداخت ع ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید