به سردی یخ به قلم ملیکا کاظمی
پارت یکم :
***
«فصل اول»
نگاهی به جسد متلاشی شدهی مقابلم انداختم. او هم همانند بقیه به تاریخ پیوست. نفس عمیقی کشیده و به سمت خون پاشیده شده بر روی دیوارها رفتم. برای شست و شو باید از آنجا شروع میکردم. کاشی به کاشی اینجا را چنان میشستم که از شدت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما







لطفا صبر کنید...
حمیده
1بنظرم جالبه