ویانا نیوز به قلم آمنه آبدار
پارت پانزده :
دیگه داشتم کلافه می شدم... رو به اون دو نفر تند گفتم: یکی یکی، آقا یکی یکی... چرا ترمز بریدین؟ یک دقیقه تنفس!
در کمال تعجب دوتایی وایسادن و نفس عمیقی کشیدن... باز خواستن شروع کنن که مفتاحی پیش دستی کرد.
- وایسین خودم بگم، بیچاره رو گیج ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
با سابقه
۱۵ ساله 224سابقه نشون داده تو اینجوری رمان هاآویز و ویانا به هم میرسن چون اولین دیدار باهم ...، اگه این دو تا بهم برسن خیلی عالی میشه ولی اگه بر عکس بشه من واقعا ادامه رمان رو نمیخونم (نظره منه )