پارت صد و پنجاه و دوم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 15 دقیقه

روبه‌رویِ اتاق کار ثامر ایستاد.برای لمس دستگیره،تردید داشت.پس از سال‌ها،برای دومین‌بار احساس کرده‌بود که خانواده‌ای ندارد! اولین‌بار زمانی بود که ثامر به‌خاطر شلیک گلوله او را بازخواست کرد.بازخواست که چه عرض کنم.عملاً او را از خود رانده بود! هرچند به ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید