پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۱۳۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

رستا سری به نشانه ی تایید تکان داد و همان‌طور که چاقوهایش را از جیبش بیرون می‌آورد و یکی را به سمت جاوید می‌گرفت گفت: محض احتیاط داشته باش.

جاوید متعجب نیم نگاهی به رستا و بعد چاقوی دستش انداخت و گفت: تو چرا این و داری؟

رستا شانه‌ای ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.