فاضلاب شیرین به قلم نسترن قره داغی
پارت چهل و دوم
زمان ارسال : ۱۳۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
- امروز کسی اومده بود اینجا؟
رو به رویشان، روی دوتا پا نشست و عمیق و ترسناک نگاهشان کرد که یکی از آنها با تته پته و نیم نگاهی به مرد سوم گفت: ما... ما چیزی نمیدونیم.
رستا دستش را پیش برد و فک مرد را محکم گرفت و زیر لب گفت: من که هنوز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما