زاچ به قلم ستاره لطفی
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۹۹ روز پیش
هاکان با ضعف پلکهایش را از هم دور کرد، اما دردی در پیشانیاش پیچید که اجازه نداد چشمهای دردمندش را کامل باز کند.
دستانش را نمیتوانست حرکت بدهد و همان لحظه، صدای تحلیل رفتهی نسترن را شنید:
- م... ما... کجاییم؟
هاکان بالاخره مقابل دردش مقاومت کرد و چشمانش را به سختی باز کرد.
روزنههای قوی نور در چشمانش فرو رفتند و دقیقهای طول کشید تا به نور مستقیم چراغهای آویزان به س
اطلاعیه ها :
🥂اطلاعیه پارت شصتم زاچ🥂
سلام به دردونه های من😽 حالتون چطوره؟
این پارت بلند رو تقدیم نگاهتون میکنم. اگر کم و کاستی داره، یا چیزی خوشحال میشم بهم بگید. این روزا بهتون توضیح دادم، یه خرده به استراحت نیاز دارم و برای همین ممکنه یکم بی نظمی صورت گرفته باشه، اما بازم سعی میکنم پارت های بلندتری براتون قرار بدم.
به هرحال، خوشحال میشم با نظراتتون انرژی بهم بدید=) 🌺
پارت امشب تا دقایقی دیگه گذاشته میشه.
~~~
سورا قشنگ حافظشو از دست داده و حتی با دیدن دوستانش، اونا رو نشناخت...🙂
به نظر شما داخل قبیله و قصر برنادت قراره چه اتفاقاتی بیفته... حالا که دیگه روی زمین نیستن و به دنیای موجودات فرازمینی مهاجرت کردن، به نظر شما چه اتفاقاتی در راهه؟(:🧚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ستاره لطفی | نویسنده رمان
شایان 🤔 نمیدونم شاید یک روزی... شاید هیچ وقت
۳ ماه پیشیگانه
10– م... ا... کجا هستیم + اومدیم پخ پخ تون کنیم😂
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
این بیچاره ها هم ناخواسته گرفتار شدن😶🌫️
۳ ماه پیشیگانه
10دیگه دوستای سورا هستن خواه و ناخواه درگیر میشن
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
قطعا که همینطوره... ببینیم چی پیش میاد براشون😢
۳ ماه پیشنیلوفر ابی
00خیلی عالی بود ممنون
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزدلم😘😘 اطلاعیه امشب رو حتما دنبال کنید
۳ ماه پیشmahor
10عالی بود👏😍
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
عالی نگری قشنگم😘🤩
۳ ماه پیشپرنیا
10وایلدر هم آره 😂😂😂 باهرماس به ازین باش ک با خلق جهانی جناب وایلدر 😉😅
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
به به... شعر زیبایی سرودی مخاطب عزیزم😁🤭🙏🙏 ممنونم از همراهیت
۳ ماه پیشدنیا
۱۸ ساله 10تا اینجای کار که خوب بوده و البته پیچیده🫠
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
خوشحالم که خوشت اومده و صد البته پیچیدگیش باعث جذابیتش شده😘 ممنونم عزیزم
۳ ماه پیشAlieh
10عالی بود پس سورا و هرماس کجان اوه نویسنده حواست باشع گوشه موشه ها شیطونی نکنن🙁😂😂🤪❤️
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
پارت بعدی که اشاره مستقیمی به فصل جدید داره، داستان رو از هرماس و سورا می شنویم🤩😶🌫️
۳ ماه پیشAlieh
10اخجون پس منتظریم تا بترکونی❤️🤭🫶 فک کنم قراره ی عالمه مارو سوپرایز کنی و هیجانیش کنی❤️🤭
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
بله بله قطعا همینطوره منتظر هیجانات باشید😘
۳ ماه پیشگرگین
40به شخصه همیشه صبح فردا پارتا رو میبینم چون اون زمان شب آنلاین نیستم احتمالا خیلیا دیگه هم اینجورین برای همین از کم بودن کامنت ها شب پارت گذاری ناراحت نشید🫀ولی هر چی جلوتر می رویم وایلدر کراشتر میشه:)
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
بله درک میکنم💫 جدیداً مقداری بازدید کم شده، برای همین نگرانم😢
۳ ماه پیشمهنا
۲۵ ساله 10🥰🥰مثل همیشه عالی خسته نباشی ستاره جون
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم باعث افتخاره که همراهمید
۳ ماه پیشزهرا
00دوس داشتنیه🙂
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
ممنونم💫
۳ ماه پیش( ˘ ³˘)
10خیلی ممنون🌻💛
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
نوش وجودتون👏
۳ ماه پیشS
00عالیه هم خودت هم رمانت❤️ کاش فقط زودتر از هرماس وسورا بگه خیلی کنجکاوم بدونم چی میشه
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
ممنونم قشنگم💫 چشم... فصل جدید قراره اتفاقات جالبی بیافته. فراموشی سورا و... .
۳ ماه پیشAa
00تشکر زیبا بود👏🌹
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
نوش جون🌿
۳ ماه پیشR
10گیج شده ام😂🤌🏻
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
چرا
۳ ماه پیشR
00بخاطر اینکه چرا سورا یا چرا حافظشو پاک کرد یا اینکه چرا دشمن شدن باهم😂🤌🏻بسیاری سوال در سر دارم
۳ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
خب به دلیل حرف های رامئوس، مجبور شد حافظهش رو پاک کنه تا کارش راحت تر بشه. سورا قدرت هاشو احیا میکنه، حالا بعدا مشخص میشه کیه و بین این دو قبیله یه دشمنی هست که مشخص میشه بعدا
۳ ماه پیشفاطمه ❤️
00ممنون ستاره جون بابت پارت ❤️🌹 تا فردا شب ببینیم چی پیش میاد
۳ ماه پیش
*.....*
00اااا من که برای نسترن و شایان برنامه ریخته بودم.. بد شد که😕