زاچ به قلم ستاره لطفی
پارت بیست و پنجم :
سکوت سکوت و باز هم سکوت…
کارخانه مانند تمام شبهای سابق، بر دهانش مهر خاموشی زده و تنها صدای نفس کشیدن عدهای در آن میآمد.
تنها منبعی که از تاریکی آن میکاست، آتشی بود که از کف دستان ساروئیس درشت جثه شعله میکشید.
پس از دقایقی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطمه
10طبیعیه که من دوست دارم فقط از سورا و هرماس گفته بشه🥺🫠🥲 ستاره جون پرچمت بالاس💪👏