پیانولا به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و ششم :
نفسهایم گویی به دیواری سخت برخورد میکردند و درهم میشکستند. نگاه ناباورم آسمان شب چشمانش را رصد میکرد و او بدون هیچ حسی در نگاهش چشمانم را میکاوید:
_چ…چی میگی تو؟
نرم لبخند زد:
_قضیه مهندس رو بگو تا بگم منظورم چیه.
عصبی با غیض دستانم را به تخت سینه.اش کوبیدم.
آن فاصله اندک را برنمیتابیدم. اصلا قلبم آن حجم از احساس ضد و نقیض را برنمیتابید.
_بابات خبر داشت،
مطالعهی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۳۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Mobina
00وای الهی بمیرم برا دل خزاااننن 😭😭😭
۱ ماه پیشمهسا
23این خزان انگار مازوخیسته! دوس داره خودشو آزار بده. 😐 چرا بقیه باید بهت بگن اون تصادف و کشته شدن حابیل و اون زن غیرعمدی بوده؟! خیلی لج آدمو درمیاره خزان
۲ ماه پیشBehnaz
20بودنی که از هزاران مرگ بدتراست
۲ ماه پیشگل
40واقعا نسبت به رمان های قبلیتون، میشه پختگی رو دید. خداقوت
۲ ماه پیشفیونا
170«شما چه جوری دلتون اومد دفنم کنید؟»🥲💔گفته بودم پیانولا به همون اندازه که دردناکه،محشره؟آره؟... دوباره میگم: به همون اندازه که دردناکه، محشره:) خزان+میکائیل=کولاکی دیگر از مرجان، به نام «پیانولا»🤍✨
۲ ماه پیش.....
10شهر عجیبیه..🤧
۲ ماه پیشبهار
50مرا رها کردند و رها کردند....
۲ ماه پیشIllustration
10الهی🥲
۲ ماه پیشنمیدونم
10خزان قیشنگم😭
۲ ماه پیشسحر
90مرجان باور کن که قلمت جادو داره من چقدر از اسم میکائیل خوشم آمده عاشق اسمای انتخابیت برای شخصیتام عاشق این رمانم باور کن
۲ ماه پیشپرنیان
70چی کشیده دخترم :( کاش حداقل این ۸ سال یه دوست کنارش بود خیلی تنهاست ولی یه چیزی هم هست حس میکنم حداقل تو این پارت میکائیل نمیخواست اذیتش کنه حس میکنم روش حساسه:)برای چی باید بعد حرفاش انقدربهم بریزه
۲ ماه پیشRahii
60نمیتونم تصور کنم چجوری خزان هشت سال توی اون خونه مونده و روز به روز داغونتر شده و همچنان خودشو مقصر میدونه ولی یه چیزیو میدونم اینکه همه کسایی که باعث اشک ریختنش شدن یروز باید تقاصشو پس بدن.
۸ ماه پیشmona
30خیلی پارت قشنگی بود به نظرم... سه بار خوندمش و نمیدونم چرا با اینکه پارت غمگینی بود ولی عجیب چسبید... 😍
۸ ماه پیشکوثر
۲۶ ساله 60توجه!!! توجه!!!، معر*فی می کنم، پدیدآورنده ژانر جدید در دسته رمان ها —&..; مرجان ، عنوان ژانر —&..; پیاز😁😆 مرجان رحم کن به ما ، خواهرم وا بده😅 ، بخدا که من دیگه چشمم آب مروارید آورده سر این رمان😭🤧
۸ ماه پیش
serveh
00تو چیکار می کنی با قلمت مرجان گلوم درد گرفته از بغض چقدر مظلومه این خران آخه🥲