خواهر خوانده به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت هشتاد
زمان ارسال : ۱۳۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
پشت در اتاق که رسید، لحظهای تعلل کرد و آب دهانش را فرو برد. کف دستهایش به عرق نشسته بود و هنوز در درستی کارش، تردید داشت. یک آن تصمیمش را گرفت و تمام فکرهای آزاردهنده را از ذهنش دور کرد.
وارد اتاق شد و با لبخند به حسام خیره شد که روی تخت طاق ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
عالی
00عالی