کوه آمین به قلم زهرا باقری
پارت هفتاد
زمان ارسال : ۱۹۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 13 دقیقه
با رفتن کاوه سکوت و آرامش برقرار شد، منم شروع کردم به مرتب کردن وسایلی که تو کمد و کشو هایی که کنار تختم بود. هرباری هم که این طرف و طرف میرفتم دردی رو تو قفسه ی سینم احساس میکردم و با اینکه میدونستم کاملاً نرماله گه گاهی میترسیدم که نکنه هنوزم مشکلی وجود داشته باشه...
تجربهای که از سر گذرونده بودم به حدی ترسناک و عجیبوغریب بود که شک نداشتم از اون لحظه به بعد حتی برای یه سرماخ