پیانولا به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و چهارم :
وقتی بهوش آمدم که بانو کنار تختم نشسته و کتاب دعای کوچکش را به دست گرفته و عینک مطالعهای را به چشم زده بود.
سرم را به سختی چرخانده و به اطراف زل زده بودم. فهمیدن این که در درمانگاه به سر میبرم سخت نبود.
تا انتهای سِرمم چیزی نمانده بود. بانو که چشمان بازم را دید، نه حرفی زد و نه سوالی پرسید و من نیز چیزی نگفتم، سراغی از او هم نگرفتم.
اویی که این روزها پررنگتر از هر رنگی بود. من
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۴۳ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
.
32وایییی گلبم
۲ ماه پیشبهار
10پارت های امروز کِی میاد مرجان جون🥺
۳ ماه پیشبهار
30دلم خواست
۳ ماه پیشZahra
۱۳ ساله 70وای خداااااا🥹🥹 یکی بیاد واسه منم ویالون بخره🥲
۳ ماه پیشfateme
120مرجان جون کاش پارت های رایگان رو برامون بیشتر میکردی🥺🥺🥺
۳ ماه پیشاسرا
10آخ اگه اون ازدست باباش که این ازدست توست عجب چیزگرانبهایی🙏
۳ ماه پیشملینا
20قرار بود سوم تا دهم نویسنده واریزی هارو بررسی کنه کد عضویت بده اما امروز دهم بود و هنوز پیامی نفرستاده اگه این بد قولی نیست پس چیه
۳ ماه پیشنمیدونم
00گلم مرجان خانوم تو تلگرامشون گفتن که تا فردا بررسی میشه
۳ ماه پیشسارا
60کاش همش رایگان بود😭😭
۳ ماه پیشفیونا
70ای جاااانممم🥹 میکائیل و ببین چه دلی می بره ❤️ فقط اون پر سیاهی که واسه بچه کلاغ زیر ربان گذاشته بود🥺🫀
۳ ماه پیشسعیده
00من پرذاخت کردم برا قسمت وی ای پی چرا نمتونم وارد بشم باز
۳ ماه پیشسمیه
00واییی خدا 🤍🥹🥹🥹
۳ ماه پیشIllusion
20....
۳ ماه پیش....
50اقا سی دو هزار پوند چقد میشه به پول ما ممنون میشم بگین؟😐😂
۸ ماه پیشSaniya
100تقریبا میشه ۲,۳۸۵,۶۰۰,۰۰۰
۸ ماه پیش...
30پارت جدید هنوز نیومده؟🫠
۸ ماه پیش
Mobina
00😭😭😭 ترکیبشوووننن