آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هشتاد و چهارم
زمان ارسال : ۱۸۶ روز پیش
گاهی با یک کلمه؛دریای درونت طوفان بهپا میکند.موجهای سهمگین میآیند و تو را در خاطرات غرق میکنند.گاهی یک تلنگر کافی است تا فرو بریزی!علیالخصوص اگر بنای زندگیت را بر روی آوارهای گذشته ساختهباشی!گاهی یک حرف برای سقوطت کافی است! و دلارا همان دخت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسیی عزیز دلم❤️✨️❤️
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی
10طفلی بردیا... دلارا یه جوری باهاش حرف زد که انگار این بنده خدا مقصره. من یه لحظه حس کردم نکنه ثامر مامان دلارا رو کشته و بعد دلارا رو اورده مراقبت کرده که وجدانش رو آروم کنه
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بردیا اینجوریه که در مقابل همه عصبیه و زود دعوا راه می اندازه ولی پای دلارا که میاد وسط خیلی مظلوم میشه🥺❤️ احتمالی که گفتی ممکنه آزاد جانم.....
۶ ماه پیشحدی
10فقط میتونم بگم پشمام 3 تا پارت اخر کم کم داشت گریم میگرفت دیگه خیلییی خوب بود تو امتحاناتت موفق باشی💙💙💙💙💙 و اینکه اسپویل جالب نیست پارت هدیه بهتره البته نظر منه💙💙😂🗿
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام من وقتی اسمی رو برای اولین بار بین نظرات میبینم چشمام اینجوری😍قلبی میشه❤️مرسیی بابت آرزوی موفقیتت ❤️❤️و اینکه فعلا پارت هدیه رای بیشتری آورده😁منم خودم این پارتای اخرو به شدت دوست داشتم😢
۶ ماه پیشنری
20والا من راستشو بخوام بگم تو پارت ۸۲و۸۴ بیشتر احساساتی شدم😁😁
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
علیالخصوص پارت۸۲🙈 اون پارت را پارت ناکامیها مینامم😂❤️
۶ ماه پیشنری
00واقعا هم اسمش برازندشه😂😂😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂🙈
۶ ماه پیشسیتا
00انشالا موفق باشی امتحانت هم ۲۰ بشی 🫠🫠🫠🫠 اونجا که بهار رفته بود مدارک پیدا کنه نگران بودم گیر بیفته
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرس عزیزمم❤️❤️
۶ ماه پیشآمینا
40سلام خدا قوت بانو.همه حرفهای بردیا تو این دوتا پارت خیلی احساسی بود.یکی هم نگرانی امیر واسه دخترقناد😍🥰😍🥰
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام مرسی عزیز دلممم❤️❤️کاملا موافقم.بردیا یهجوری که باتمام مشکلاتش انگار وجودش به آدم ارامش میده🥺در مورد امیرسامم که چندپارته نیست خودم دلم تنگه براش😂❤️
۶ ماه پیشآمینا
20یچی دیگه که تو این رمان عجیب بهم چسبید گلم گفتن های امیرسام ،نمیدونم چرا ته دلم قیلی ویلی میرفت وقتی میگفت گلم🤩🤩
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آره فقط به دلارا است که میگه گلم🤩 البته این گل ام هم دلیل خودشو داره که آخر رمان مشخص میشه...
۶ ماه پیشهانیه
10موفق باشی عزیزم خیلی عالی بود💕 از اونجایی که فکر کنم تو سوال ها به نتیجه نمیرسیم پارت هدیه گزینه بهتریه 😁
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم مرسی قشنگم❤️🤩 یهبار هم من خواستم اسپویل بدم کسی پذیرااا نشد منو😂
۶ ماه پیشFatemeh
30نیلوفر جون در طول امتحاناتت موفق باشی عزیزم😘💖🌟🍀🦋🌈 کل رمانت خیلی قشنگه ولی قسمت های معمایی بیشتر❤❤ دلم برای دلارا میسوزه چه گذشته سخت و تلخی داره🥺🥺
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام فاطمه جااانم❤️مرسی عزیزمم🥰 منم خودم قسمتهای معمایی رو خیلی دوست دارم🤩و اینکه آره دلارا خیلی گذشته سختی داشته😢
۶ ماه پیشآوا
20عالیییییییییی،خسته نباشی ولی به نظر من کل رمانت عالیه نمیتونم یه قسمت رو انتخاب کنم
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی آوا جاااانم❤️پرانرژی بوودنت رو خیلی دوس دارممم🤩🔥
۶ ماه پیش*......*
30قشنگ بود. منم تو این رمان احساساتی شدم ..چند وقت بود که برای چیزی احساساتی نمی شدم ولی سر پارت های این رمان شدم .اگه اینارو با انرژی تحلیل رفته می نویسی پس پر انرژی باشی چه بلاهایی که سراینا میاری😂😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
حقیقتا با دیدن این نظر چشمام اکلیلی شد و خستگی از تنم در رفت❤️🥰🤩مرسییی💫در مورد انرژی بالا هم باید بگم اون موقع خدا باید بخیییر کنه😂 با آرزو عاقبت بخیری برای کارکترها و مخاطبین عزیز😂❤️
۶ ماه پیشنری
30عالیییی بود خسته نباشی نیلوفر جان❤️❤️تو این پارت هم دلم برای دلی (دلآرا) سوخت و ناراحت شدم هم اینکه از بغل کردن بردیا و حرفاش ذوق کردم 😁 موفق باشی راستی ما امتحانامون تموم شده😌😌😂 پرقدرت ادامه بده❤
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم مرسیییی❤️🥰 و چه خوب که امتحاناتون تموم شد خسته نباشی🤩🌼
۶ ماه پیشسارای
40خسته نباشی عشقم❤❤ممنونم که پارت هارو به سختی اماده میکنی تاماسرت نریزین که چرا نیلوفر پارت نداریم🤪😎😉ولی خدایش نیلوفر خوب از مرگ جاویدفاصله گرفتیم ما روپیجوندی 🤣🤣
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام مرررسی سارا جانم❤️❤️ در واقع براتون مقدمهچینی اتفاقهای آینده رو کردم🤣😎
۶ ماه پیش
ملیس
00خیلییییی عالی بود موفق باشی ❤️ 🩹