آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هشتاد و چهارم :
گاهی با یک کلمه؛دریای درونت طوفان بهپا میکند.موجهای سهمگین میآیند و تو را در خاطرات غرق میکنند.گاهی یک تلنگر کافی است تا فرو بریزی!علیالخصوص اگر بنای زندگیت را بر روی آوارهای گذشته ساختهباشی!گاهی یک حرف برای سقوطت کافی است! و دلارا همان دخت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۷۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
خوشحالم خوشت اومده
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم.به آخرین گلوله خوش اومدی❤️ بالای صفحه،کنار آیکون زنگوله،یه دایره هست که داخلش چندتا مستطیل کوچیک داره.کافیه روش کلیک کنی تا موزیک پلی بشه.البته فقط یک سری از پارتا موزیک داره❤️✨️
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مثل پارت ۸۳...یا پارت ۱۰۰.پارتایی که موزیک داشته باشه،کنار زنگوله آیکون دایره برات میاد❤️ گاهی هم به طور خودکار پخش میشه✨️
۴ ماه پیشmasy
00من دیگه نمیتونممممممممممم وایییییییییی خیلی خوشحالم که رمان تموم شده و من باهاش اشنا شدم اگه قبل میبود صدردصد دقع میکردم برا پارت بعدی
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
جلوتر بری،هیجانانگیز تر هم میشه😁❤️
۴ ماه پیشیلدا
00👍👍👍
۵ ماه پیشملیس
00خیلییییی عالی بود موفق باشی ❤️ 🩹
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسیی عزیز دلم❤️✨️❤️
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی
10طفلی بردیا... دلارا یه جوری باهاش حرف زد که انگار این بنده خدا مقصره. من یه لحظه حس کردم نکنه ثامر مامان دلارا رو کشته و بعد دلارا رو اورده مراقبت کرده که وجدانش رو آروم کنه
۱۲ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بردیا اینجوریه که در مقابل همه عصبیه و زود دعوا راه می اندازه ولی پای دلارا که میاد وسط خیلی مظلوم میشه🥺❤️ احتمالی که گفتی ممکنه آزاد جانم.....
۱۲ ماه پیشحدی
10فقط میتونم بگم پشمام 3 تا پارت اخر کم کم داشت گریم میگرفت دیگه خیلییی خوب بود تو امتحاناتت موفق باشی💙💙💙💙💙 و اینکه اسپویل جالب نیست پارت هدیه بهتره البته نظر منه💙💙😂🗿
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام من وقتی اسمی رو برای اولین بار بین نظرات میبینم چشمام اینجوری😍قلبی میشه❤️مرسیی بابت آرزوی موفقیتت ❤️❤️و اینکه فعلا پارت هدیه رای بیشتری آورده😁منم خودم این پارتای اخرو به شدت دوست داشتم😢
۱ سال پیشنری
20والا من راستشو بخوام بگم تو پارت ۸۲و۸۴ بیشتر احساساتی شدم😁😁
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
علیالخصوص پارت۸۲🙈 اون پارت را پارت ناکامیها مینامم😂❤️
۱ سال پیشنری
00واقعا هم اسمش برازندشه😂😂😂
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂🙈
۱ سال پیشسیتا
00انشالا موفق باشی امتحانت هم ۲۰ بشی 🫠🫠🫠🫠 اونجا که بهار رفته بود مدارک پیدا کنه نگران بودم گیر بیفته
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرس عزیزمم❤️❤️
۱ سال پیشآمینا
40سلام خدا قوت بانو.همه حرفهای بردیا تو این دوتا پارت خیلی احساسی بود.یکی هم نگرانی امیر واسه دخترقناد😍🥰😍🥰
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام مرسی عزیز دلممم❤️❤️کاملا موافقم.بردیا یهجوری که باتمام مشکلاتش انگار وجودش به آدم ارامش میده🥺در مورد امیرسامم که چندپارته نیست خودم دلم تنگه براش😂❤️
۱ سال پیشآمینا
20یچی دیگه که تو این رمان عجیب بهم چسبید گلم گفتن های امیرسام ،نمیدونم چرا ته دلم قیلی ویلی میرفت وقتی میگفت گلم🤩🤩
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آره فقط به دلارا است که میگه گلم🤩 البته این گل ام هم دلیل خودشو داره که آخر رمان مشخص میشه...
۱ سال پیشهانیه
10موفق باشی عزیزم خیلی عالی بود💕 از اونجایی که فکر کنم تو سوال ها به نتیجه نمیرسیم پارت هدیه گزینه بهتریه 😁
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم مرسی قشنگم❤️🤩 یهبار هم من خواستم اسپویل بدم کسی پذیرااا نشد منو😂
۱ سال پیشFatemeh
30نیلوفر جون در طول امتحاناتت موفق باشی عزیزم😘💖🌟🍀🦋🌈 کل رمانت خیلی قشنگه ولی قسمت های معمایی بیشتر❤❤ دلم برای دلارا میسوزه چه گذشته سخت و تلخی داره🥺🥺
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام فاطمه جااانم❤️مرسی عزیزمم🥰 منم خودم قسمتهای معمایی رو خیلی دوست دارم🤩و اینکه آره دلارا خیلی گذشته سختی داشته😢
۱ سال پیشآوا
20عالیییییییییی،خسته نباشی ولی به نظر من کل رمانت عالیه نمیتونم یه قسمت رو انتخاب کنم
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی آوا جاااانم❤️پرانرژی بوودنت رو خیلی دوس دارممم🤩🔥
۱ سال پیش*......*
30قشنگ بود. منم تو این رمان احساساتی شدم ..چند وقت بود که برای چیزی احساساتی نمی شدم ولی سر پارت های این رمان شدم .اگه اینارو با انرژی تحلیل رفته می نویسی پس پر انرژی باشی چه بلاهایی که سراینا میاری😂😂
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
حقیقتا با دیدن این نظر چشمام اکلیلی شد و خستگی از تنم در رفت❤️🥰🤩مرسییی💫در مورد انرژی بالا هم باید بگم اون موقع خدا باید بخیییر کنه😂 با آرزو عاقبت بخیری برای کارکترها و مخاطبین عزیز😂❤️
۱ سال پیشنری
30عالیییی بود خسته نباشی نیلوفر جان❤️❤️تو این پارت هم دلم برای دلی (دلآرا) سوخت و ناراحت شدم هم اینکه از بغل کردن بردیا و حرفاش ذوق کردم 😁 موفق باشی راستی ما امتحانامون تموم شده😌😌😂 پرقدرت ادامه بده❤
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم مرسیییی❤️🥰 و چه خوب که امتحاناتون تموم شد خسته نباشی🤩🌼
۱ سال پیشسارای
40خسته نباشی عشقم❤❤ممنونم که پارت هارو به سختی اماده میکنی تاماسرت نریزین که چرا نیلوفر پارت نداریم🤪😎😉ولی خدایش نیلوفر خوب از مرگ جاویدفاصله گرفتیم ما روپیجوندی 🤣🤣
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام مرررسی سارا جانم❤️❤️ در واقع براتون مقدمهچینی اتفاقهای آینده رو کردم🤣😎
۱ سال پیش
انسی
00سلام قضیه این آهنگ هایی که همه میگن چقدر با متن همخوانی داره کجاش هست؟ چجوری پخش میشه؟ چرا برای من نداره؟