پارت هشتاد و نهم :

سوار ماشین شدم، رستاک جنازه ماموری که روی صندلی عقب افتاده بود را به بیرون پرت کرد.
_ردیاب؟
روی صندلی پشت فرمان نشست و خم شد.
_از کار انداختن‌شون.
در حالی‌که نفس عمیقی می‌کشیدم چشمانم را چندی بستم.
نگاهم را به نیم‌رخش دوختم، زاویه تیز و سخت فکش همیشه انگشت سبابه‌ام را وسوسه می‌کرد تا لمسش کنم.
درحالی‌که راه می‌افتاد، دستش را دراز کرد و گوشی که روی داشبرد بود را

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۶۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را برای این رمان ارسال کنید. لطفا ابتدا اپلیکیشن را نصب کنید و سپس اقدام به ثبت نظر کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • الهه

    50

    ولی رستاک خیلی گناه داره

    ۵ ماه پیش
  • Nfs

    80

    امیدداشتن به زنده بودن هامور عین احمقا. نشخوارفکری برای چجوری تموم شدن این قصه چندساله توی جلد آخر. تک به تک پازلایی که تازه دارن رو میشن که بخان چیده بشن. دیدن دوباره همشون باهم. چجوری زندم؟!

    ۹ ماه پیش
  • Nfs

    80

    شاید منم مث خزان شدم، ولی بجای سیاه و سفید، سیاه و آبی میبینن چشمام، توی خط به خط پیرانا . کاش بن بست بشه ته این تونل هزارتو، تا زندانی بشم توش، تا باورم نشه هامور دیگه نیست. و اون کد، رستاک بود :)

    ۹ ماه پیش
  • اسما

    10

    هم از فهمیدن راز بهتم زده هم دارم دق میکنم 😭😭😭😭😭😭😭😭

    ۹ ماه پیش
  • پریا

    70

    یه جوری نیشم تا بناگوش بازه انگار برا من غیرتی شده😂😂ویونا پاشو این بچه رو یه بغل کن تا سکته نکرده 😂🥺از دست آدمای میشل نمرد ولی یجوری حرصی شد فک کنم سکته کنه بچم

    ۹ ماه پیش
  • Helia

    20

    تقاص تو هم عذاب وجدانته💙

    ۹ ماه پیش
  • ئاساره

    171

    شماها هم مثل من چهار تا جلد رو قاطی کردین؟ مگه اینا با اون کیف و گردنبند سازمان رو نابود نکردن؟ و مامان همراز رئیس سازمان نبود که مرد؟

    ۹ ماه پیش
  • ئاساره

    10

    کسی نیست توضیح بده؟😂

    ۹ ماه پیش
  • ...

    50

    من یه کوچولو حس می کنم که با اون کدی که تو گردنبند همراز بوده، او کیفی رو که تو زندگی سیگاری پیدا کرده بودن رو باز کردن، اطلاعات رو در آوردن، و تو اون اطلاعات اسم رستاک اومده، که دنبالش گشتن پیداش کنن

    ۹ ماه پیش
  • عزادارِ هامور

    50

    من یادمه تو رمان خیمه شب بازی معلوم شد که این سازمان چند تا بخش داره و سرئیس هر پخش فرق می کنه شاید مامان همراز رئیس یه بخش دیگه بوده و اون گردنبند و کیف هم فقط اطلاعات مربوط به اون قسمت سازمان و داشت

    ۹ ماه پیش
  • Rahii

    318

    از یه طرف دلم برا رستاک میسوزه ولی از یه طرف هرچی می شینم فک میکنم میبینم اون به هر حال می توانسته به خودش بیاد و هامورو نکشه همون طور که وقتی داشت ویونا رو می کشت به خودش اومد...

    ۹ ماه پیش
  • Valentina

    210

    واقعا چطور به خودش میومد؟؟اگه میتونست زودتر از اینکه حتی ویونا پاشو تو زندگیش بزاره خودشو راحت میکرد حتی دیدی سر ویونا هم خیلی خیلی دیر به خودش اومد رستاک نه کنترلش نه بیدار شدنش دست خودش نبود..

    ۹ ماه پیش
  • Rahii

    110

    نه ببین الان خودش بیدار شده و به خودش اومده،اون میدونست هامور بچه ویوناس پس باید اونموقع هم بخاطر عشقش جلوی کشتن هامور می گرفته

    ۹ ماه پیش
  • Valentina

    60

    اون موقع حس خاصی نداشت تازه سر اون مهمونی تو دبی رستاک چهل درصد کنترلش رو اونم فقطط بخاطر ویونا پس گرفته بود.من نمیگم رستاک کاملا بی گناهه نه اونم کارهای بد زیاد کرده و مقصره ولی کنترلش با خودش نبود

    ۹ ماه پیش
  • Rahii

    40

    آره خب درست میگی. در هر صورت همشون سختی کشیدن به اندازه خودشون ولی این حق هامور نبود...

    ۹ ماه پیش
  • Valentine

    120

    من انقدر دوستش داشتم که مثل احمقا منتظرم زنده باشه ولی از طرفی خوشحالم که قاتل نشد چون اون معصوم تر از این حرفا بود به قول خودش بخشی از طبیعت بود ولی آدمکش نه.

    ۹ ماه پیش
  • Valentine

    80

    یکی از دلایلی که رستاک از نظرم خیلی گناه داره همینه چون اونم یه بچه بوده و به اندازه خودشم بیگناه خواستن بکشنش بامار بعدم که تبدیلش کردن به پیرانا حالا هم بیدار شده باکلی خاطره بد که دست خودش نبوده

    ۹ ماه پیش
  • Rahii

    40

    وای منم منتظرم زنده باشه:)با اینکه مدت خیلی کمی توی رمان بود ولی تاثیر خیلی زیادی گذاشت

    ۹ ماه پیش
  • شیدا

    10

    خفن تریننن

    ۹ ماه پیش
  • Deniz

    30

    از همه بیشتر برای رستاک ناراحتم،خیلی،اون برگه هم قطعا یه نقشه خیلی مهمیه که باعث آشکار شدن خیلی چیزا میشه،با اینکه هامور مرده ولی بازم چقد قراره به ویونا کمک کنه با اون نقشه

    ۹ ماه پیش
  • :)

    90

    من یچیزیا نفهمیدم رستاک گفت ایوار سال ها دنبال کد بوده؟که اون کد رستاک بود؟ چه کدی؟ یه کد تو انتقام ابی بود که اونم تو گردنبد بود و پیدا شد حس میکنم همچیا قاطی کردم🤦🏼 ♀️

    ۹ ماه پیش
  • ...

    20

    سر اون کد گردنبند همراز گفته شده بود که کدِ خطرناک ترین اسلحه سازمانه که بقیه سازمان هاهم دنبالشن و با توجه به این و چیزهای که تو رمان گفته شده میشه گفت یکی از کدهای بیدار کردن رستاک بوده برای کنترلش

    ۹ ماه پیش
  • Sima

    120

    رستاک یه جوریه که نه میتونی مقصر بدونی نه بیگناه:)))))

    ۹ ماه پیش
  • عزادارِ هامور

    80

    امیدوارم وقتی که دارن میرن پیش سردین لپتاپ میشل هم با خودشون ببرن تا سردین حکش کنه و اطلاعات نابودی سازمان و به دست بیارن

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه

    80

    فک میکنم که اطلاعات سازمان ی جایی که کد اون مکان از طریق اون نامه که هامور نوشته پیدا میشه و ی بخش از کد هم تو گردنبند همراز که با هم میتونن اون اطلاعات رو بدست بیارت

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.