پارت هشتاد و هشتم

زمان ارسال : ۱۸۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

تیره کمرم به عرق نشسته بود. تنها، مات و‌ مبهوت به چشمانی زل زده بودم که تنها عضوی بودند که هیچ شباهتی با چشمان هامورم نداشتند.
چشمان هامور شبیه به من بود، من همیشه چشمان آشنای او را در آینه دیده بودم.
امّا چشمان این مرد به لقبش می‌آمد، نه گویی بویی از احساس برده بود نه هیچ چیز دیگری. چشمانی که مشابهش را فقط در صورت رستاک دیده بودم.
زمان برایم متوقف شده بود
او‌ و برق موهایش

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Mrym

    20

    چقد این پارت قشنگ بود با آیوار:)خدا کنه آروان با عشقاشون بیان دور هم :)چقد آیوار در مورد همراز قشنگ گفت چرا انقد عشقشون قشنگه تنها جایی ک عشق رو باور دارم ت زندگیایه ک مرجان ساخت زیبا ترین ساحره قلم:)

    ۱ هفته پیش
  • Rozhina

    60

    این فکت که آیوار بابای دخترا محسوب میشه و کل شخصیتا دوست دختراشونو می سپرن دست آیوار تا مراقبش باشه😭😂❤️ 🩹

    ۳ هفته پیش
  • Rozhina

    00

    قربون خود شیفتگیش برم آخه😭😭😭

    ۳ هفته پیش
  • الهه

    20

    وی بیمارستان تشریف دارد

    ۲ ماه پیش
  • Kara

    80

    فقط اونجایی که آیوار میگه اون از من بود و تو اونو راحت کشتی...عزیزم مطمئنم که اگر هامور زنده بود با آیوار تیم پدروپسری محشری میشدن...

    ۶ ماه پیش
  • تی تی

    120

    یعنی با این رمان توقعی که نسبت به انتخاب تایپ ایده عالم داشتم بالا رفت یدونه ترکیب رستاک و ایوار و سردین بپیچید برم 🌝😂

    ۶ ماه پیش
  • sogand

    40

    تا عمر دارم برای این پارت از خوشحالی خون گریه میکنم :)))

    ۶ ماه پیش
  • ریحانه

    20

    ویونا عشقههههه

    ۶ ماه پیش
  • Fatemeh

    40

    یه سوال ذهنم و از وقتی پارتا رو خوندم درگیر کرده مگه ایوار از موهای سفید بدش نمی آمد پس چرا موهاش اینجا سفیده اونکه حتی نمیذاشت ریشه های موی های سفیدش دربیاد و اینکه ایوار چرا با رستاک و ویونا نرفت؟

    ۶ ماه پیش
  • Saniya

    20

    خب فکر کنم همراز باعث شد که ظاهر عجیبش رو بپذیره همونطور که خودش گفت...و حتما می خواد برگرده پیش افراد سازمان تا سرشون رو بند کنه انگار اونجا با هویت تقلبی جیمزه

    ۶ ماه پیش
  • Ara

    10

    اونجا واسه این موهاش رو رنگ میکرد چون زال بودن چیز عادی ای نیست مخصوصا تو ایران و تا جایی که یادم میاد هیچ جا نگفته شده که آیوار از زال بودنش &....;بدش میاد&....;.

    ۶ ماه پیش
  • ..

    400

    اونجا که میگه به خون بهم بدهکاری چیز خوبی بنظر نمیرسه

    ۶ ماه پیش
  • Fati311

    140

    به نظرم با نجات دادن جونه یکی که برای آیوار مهمه این خون جبران بشه

    ۶ ماه پیش
  • Sina

    ۱۷ ساله 130

    مرجاااان من طاقت ندارم ایکاش اروان هم بیاااااد من دوتا برادرارو باهم میخوام💞💞💞 یعنی الان این همه جمع خفن قراره باهم بزنن سازمان و بترکونن🏁🤌

    ۶ ماه پیش
  • Hadis

    30

    تاحالا پسر رمان خون ندیده بودم..سلام👀

    ۶ ماه پیش
  • helia

    100

    ایوار🤍 رستاک 🖤ویونا💙سردین❤️

    ۶ ماه پیش
  • شیدااا

    210

    کلا سردین نابغه ترینه...همشونو گردن گرفته

    ۶ ماه پیش
  • اسما

    40

    این قابل توصیف نیست بهشت رستاک موهای آبی ...جیییییییغغغغغغغغغ به شدت منتظرم تا یه تا تفنگدار کنار. هم قرار بگیرن 😃😃😃😃😃😃😃

    ۶ ماه پیش
  • فریماه

    20

    کن هیچ من نگاه ا

    ۶ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.