زاچ به قلم ستاره لطفی
پارت سوم
زمان ارسال : ۱۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
نسترن سریع فیلمبرادری را خاتمه داد و خودش را با سرعت به سورا رساند. کنارش روی نیمکت جای گرفت و دستش را روی کتف او گذاشت.
- سورا خوبی؟ رنگ پریده دستان میلرزه!
شایان کنار نیمکت زانو زد و به چشمانِ هراسانِ سورا که به گوشهای از نیمکت خیره ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زری
10بی صبرانه منتظرم ببینم چی میشه،یعنی اون بال زدن چی بوده