پارت صد و سی و هشتم

زمان ارسال : ۱۲۸ روز پیش

پسرِ جوان تمام حواسش را جمع کرده بود تا با دقت فراوان موهای خرمایی‌رنگ آهیر را کوتاه کند. آهیر بسیار حساس بود.برای همین کوچک‌ترین خطایی نباید از پسر سر میزد‌.

با شانهِ مخصوص آهیر،شانه‌ای به موهایش زد.چشمانش را ریز کرد و قد هر تار مو را بررسی ک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید