پارت صد و سی و پنجم

زمان ارسال : ۱۳۲ روز پیش

به تنه تنومد بید مجنون تکیه‌داد.از میان شاخ و برگ درخت،به آسمان بالا سرش چشم دوخت.لیوان دمنوشِ بابونه را بین دستانش گرفته‌بود.منتها در ذهنش آشوب به پا شده بود و بابونه دگر از گرما افتاده بود! دوربین‌های امنیتی عمارت را بررسی کرده بود.می‌دانست مامور‌ه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید