عشق باشکوه به قلم راضیه نعمتی
پارت سوم
زمان ارسال : ۳۰۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
دستم را روی دست او نهادم و با لبخندی دلگرمکننده گفتم:
ـ من مطمئنم به مادر خدابیامرزش رفته و حسابی میتونید ارتباط خوبی با هم برقرار کنید.
خاله سیما لبخند تشکرآمیزی بر لب نشاند و دستش را روی دست من نهاد. با مهربانی گفت:
ـ چقدر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم
00خوب بود