عشق باشکوه به قلم راضیه نعمتی
پارت دوم
زمان ارسال : ۳۳۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
زمزمهوار گفتم:
ـ اصلاً فکر نمیکردم اگه یه روزی پیداش کردیم انقدر سریع قبول کنه بیاد دیدنمون!...
خاله سیما با حرکت سر تأیید کرد و گفت:
ـ منم فکر نمیکردم انقدر راحت بیاد ایران!
ـ بهش گفتید قراره بهش ارثش رو بدیم؟
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سوگند
00خوب