آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و بیست و هفتم
زمان ارسال : ۲۰۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
کمپرس سرد را کنار شقیقهاش گذاشت تا کمی از ورم صورتش کاسته شود.آهیر را سیر کتک کردهبود اما چند مشت هم از جانب آهیر،نوشِ جان خودش شد!
چهرهِ او، با آن چشم بند مضحکش،مدام در مقابل چشمان بردیا ظاهر میشد!
در ذهنش،چندباری استایلِ کلاسیکِ آ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نفیسه
00عالی بود