آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و هفده
زمان ارسال : ۲۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
با فشردن زنگ آیفون در به رویش باز شد.
در فلزی مشکی را به عقب هل داد و وارد حیاط ویلا شد.به محض ورودش،عطر نارنج و پرتقال در مشامش پیچید.
با هر قدمی که بر میداشت؛صدای سنگریزهها در گوشش اکو میشد.
تکهای از نانِ داغِ بربری را ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پریا
00من عاشق پارت های امیرسام و بهارم خیلی خوبنننن🥲🥲