آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت پنجاه و ششم
زمان ارسال : ۱۵۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 18 دقیقه
(تیام)
این یک هفته را با دلنگرانی و عذاب گذرانده بودم. در این چند روز حالم خراب بود. ولی با تمام این ها سعی میکردم خودم را آرام نشان دهم. در تماس هایش شماره مشکوکی پیدا نشده بود و سید گفته بود شاید در وات ساپ پیامی رد و بدل شده باشد. که ردگیری آن سخت بود.
اما چند روزی بود که جرقه ای در ذهنم مرا ویران تر از قبل کرده بود. جرقه ای به اسم هومن. نکند سرو کله ی هومن پیدا شده باشد. همین را به علی