پارت چهل و نهم

زمان ارسال : ۱۶۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 16 دقیقه

با این حر،ف تیام به خودش آمد و فشار انگشتان دستش را دور بازوی او کمتر کرد . حواسش کجا بود که راه به راه رد می انداخت روی تن و بدن نازک نارنجی اش؟دستانش را روی بازوهایش گذاشته بود و دوباره بهانه ای برای اشک ریختن پیدا کرده بود.تیام پشیمان و نفس بریده به حرف آمد:
- بذار ببینم چه بلایی سرت اوردم. خدا منو لعنت کنه که جلوی تو کنترل همه ی عضلاتم از دستم در میره.
دستانش را به زور کنار زد و وق

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.