آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت چهل و چهارم
زمان ارسال : ۱۷۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه
(تیام)
- الو مریم جان.
صدای پربغض و گریانش بند دلم را پاره کرد:
- تیام بیا خونه ی ما. بیا دنبال آلاء
با این حرف و لحن صحبتش از جا پریدم:
- خونه ی شما کجاست؟ منظورت خونه ی مادرجونه؟ چی شده؟
هقی دوباره زد و صدایش پربغض در گوشم نشست:
- نه خونهی خودمون. پاشو بیا.میدونم مامان میخواد دق و دلی همهی ما رو سر آلاء در بیاره. چرا جلوشو نگرفتی که نیاد اینجا.
کلافه و عصبی از
سارا
۲۶ ساله 00نویسنده جان خواهشا پارت هاتو روزانه کن 🥲، سخته صبر کردن برای پارت بعدی و ممنون بابت پارت های طولانی و قوی