پارت بیست و چهارم

زمان ارسال : ۲۲۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 22 دقیقه

سری تکان داد و از جا بلند شد. خودش را در آشپزخانه مشغول کرده بود. با خودش کلنجار میرفت و هضم حرف‌های تیام انقدری برایش سخت بود که میترسید با کلامی رفیقش را بیازارد. کمی زمان برای خودش خریده بود تا فکرهایش را سروسامان دهد.
و تیامی که سرش را به پشتی مبل تکیه داده بود و نمیدانست از بلبشوی به راه انداخته اش راضی بود یا ناراضی؟ با صدای کم جان علیرضا به خود آمد و چشم باز کرد.
- اینم از چای

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • ریحانه عابدی (یسنا) | نویسنده رمان

    ممنون که همیشه نظرتو باهام در میون میذاری

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.