پارت یکم

زمان ارسال : ۵۴ روز پیش

به سختی با بدنی که از سلول به سلولش درد بیرون میزد سمت سرویس اتاق رفتم. دیدن رنگ زرد صورتم. لب های کبود و شقیقه های سفید شده ام. دور از انتظار نبود. انگار سالها گرد پیری روی صورتم نشسته بود.

خودم را نگاه کردم. خودم را خوب نگاه کردم و از دیدن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید