آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتاد و هشتم
زمان ارسال : ۳۴۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
چند متر از ماشین فاصله گرفتهبود که روی پاشنه پا چرخید. از پشت عینک آفتابی به برادرش نگریست.بردیا با اطمینان به او نگاه میکرد و همین امر کافی بود تا شهامتاش را جمع کند.آب دهاناش را بلعید و مردد به سمت ویلا قدم برداشت.چند طره از موهایش را پشت گوش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یاس
00سلام اگه سن بهار ۳۰ ساله باشه رفتارش به سنش نمی خوره 🤔 امیرسام عالی