آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتاد و هفتم
زمان ارسال : ۲۰۰ روز پیش
بهار و دلارا در را باز کردند و در صندلی عقب نشستند.دلارا مهلتی به پسرها نداد و با تندخویی از امیرسام پرسید:
_تو اینجا چیکار می کنی؟مگه تیر نخوردی؟
بردیا از امیرسام سبقت گرفت و گفت:
_میشه توضیح بدی خودتون اینجا چیکار میکنید؟
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍 به آخرین گلوله خوش اومدی عزیزم❤️ ممنون از لطفت✨️ امیدوارم تا انتها از خوندنش لذت ببری❤️
۴ هفته پیشخواننده
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
واییی این مرده نویدهههه باورمم نمیشههه چرااا همچین کاری با بردیا کرددد
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قراره کارهای خطرناکتری هم انجام بده😬مرسی از اینکه موقع خوندن میای و نظرت رو میگی❤️😍
۴ ماه پیشآمینا
00سلام.چراجمعه پارت نیومد؟؟؟
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم.در اطلاعیه قبلی اعلام شده بود که جمعه پارت نداریم❤️
۶ ماه پیشسارای
00سلام بلخره خودمو رسوندم ،به نظرم این نویده خیلی مشکوک هست ،بین پارت هم نیلوفر به یه شخصی اشاره میکرد که ازدور نظاره گر بود،اون قطعا نوید هست، یادمه وقتی به اداره منتقل شده بود گفت که ازامروز زیرنظرمی
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به به خوش برگشتیی😍جای خالی ت به شدت احساس می شد❤️در مورد تحلیل ت هم که باید منتظر موند ببینیم چی پیش میاد😁
۷ ماه پیشسارای
00نیلوفر میدونم خودم باید منتظر بمونم، ولی یه اشاره ی چیزی؟جان من
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آخه بخوام یه اشاره ریز هم کنم اسپویل میشه😂جان خودم راه نداره😂😁
۷ ماه پیشفرهود
00تو جنایت چیزایی که ساده معلوم میشه برای گول زدن توئه.ممکنه قاتل خیلی باهوش تر این حرفا باشه و ما شاهد صحنه سازی باشیم.معلومه خاج هم علاقه به تربیت بچه حتی بچه غیر داره.ولی احتمال زیاد نوید برسام نیست
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دقیقا موافقم👏🏻👏🏻 حالا ممکن نیست یهجاهایی رو بخوام آسون لو بره؟😂
۷ ماه پیشحنانه
00احمقه خون خودشو ریخت😐😂 شاید خراش رو دست نوید برای گمراهی بوده باشه همچنان شخصیت موردعلاقم دلاراو رز دوست دارم نقش دلارا تو مسائل معمایی بیشتر باشه
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
یه پارتهایی از دلارا داریم که نگممم براااات🤭❤️البته بیشتر جنبه رازالودی داره تا معما....
۷ ماه پیشاسرا
00بلاخره خوندم بالایک بقیه نظرات نظرم میگم
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
خداروشکر که درست شد😍
۷ ماه پیش*.....*
30به نظر من اون «مرد» نوید بود..🤔 موفق باشی نویسنده جون قدرت قلم ت قویییه ☺️🔥
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزمم✨️💙در مورد نوید از حق سکوتم استفاده میکنم😁
۷ ماه پیشثریا
20شما که در 99/. مواقع سکوت میکنی💖
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😅😅
۷ ماه پیشثریا
20این تبادل نظر و گفتن حدس هامون باعث میشه رمان یه مزه دیگه داشته باشه 😘 امیدوارم همین روال رو ادامه بدی 🙏🏻
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دقیقا منم موافقم😍
۷ ماه پیشثریا
10وای کار نوید بود 🤩اون دست پانسمان شده اینم که دستش رو خراش داد با این خلافکارا همکه میگرده پس جاسوسه و بردیا حق داره ازش بدش بیاد امیدوارم وقتی بهار می ره داخل عمارت گوشی رو پیدا کنه🙏🏻
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
منم امیدوارم😁💕
۷ ماه پیشAa
00بدون پیش زمینه خیلی بهتره ممنون🙏⚘⚘⚘⚘
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی که جواب دادید🌼😍
۷ ماه پیشAa
10چه معمایی وپیچیده شد آفرین عالیه🙏⚘⚘⚘
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم💙✨️
۷ ماه پیشنری
30راستی یادم رفت بگم خسته نباشی نیلوفر جون این پارت عالی بود و حسابی گیجمون کرد😂😂😂 پرقدرت ادامه بده❤️❤️❤️❤️ و اینکه من خیلی این روند فعلی و دوست دارممم😁😁
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیز دلمممم❤️✨️😍 و ممنون که به سوالم جواب دادی💕
۷ ماه پیشنری
10عالی بود نویسنده با این پارت دیگه میگم نود درصدقاتل نویده و از خراشی که زده بهش شک کردم و از اینکه دیدم ازعشقم(رز)اونجوری تعریف میکردن قلبم اکلیلی شد رز دختر خاجه؟پس دلآرا هم یه نسبتی با خاج داره؟
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
در مورد دلارا و رز فعلا نمیتونم چیزی بگم😁اما به زودی وارد گذشته دلارا هم میشیم.....و خیلی چیزها مشخص میشه
۷ ماه پیشسمرا
10اوه چه خوب که درست حدس زدم 😍 فک میکنم هدف فرد ناشناس هم انتقام از بردیا باشه چون قتل رو گردن اون انداخت آما دلیل انتقام رو نمیدونم... آآآ راستش من پارت قبل هم نظر داده بودم ولی متاسفانه ثبت نشده..
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
در مورد هدف فرد ناشناس فعلا نمیتونم چیزی بگم😁 پیام قبلیت هم بدستم نرسیده بود عزیز🥲
۷ ماه پیش
Nargess
00فوق العاده س این رمان خیلی قشنگه❤️😍