آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتاد و هفتم
زمان ارسال : ۳۳۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 13 دقیقه
بهار و دلارا در را باز کردند و در صندلی عقب نشستند.دلارا مهلتی به پسرها نداد و با تندخویی از امیرسام پرسید:
_تو اینجا چیکار می کنی؟مگه تیر نخوردی؟
بردیا از امیرسام سبقت گرفت و گفت:
_میشه توضیح بدی خودتون اینجا چیکار میکنید؟
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Nargess
00فوق العاده س این رمان خیلی قشنگه❤️😍