آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتاد و ششم :
فلش را در مقابل امیرسام گرفت.همان فلشی که بر سر مزار حسین پیدا کردهبود!
_اما الان اینو برات آوردم!
امیرسام پرسشگرانه نگاهاش کرد!بردیا روی کاناپه لم داد.زانوهایش را روی هم انداخت.دستاش را به گونهای روی صورت قرار داد که شست زیر چان ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
مطالعهی این پارت کمتر از ۱۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۹۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
خوشحالم خوشت اومده
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
این فرضیه هم میتونه درست باشه..... همون طور که میدونی در آینده مشخص میشه❤️😂❤️
۱ سال پیشآزاده دریکوندی
00نمی دونم چرا از نحوه ی پاسخگوییت به شک افتادم که نوید برسام نیست🤪
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به قول خودت در پارتهای آینده مشخص میشه باید شککنی یا نه😂❤️
۱ سال پیشفاطمه
۱۷ ساله 00چی میشه عاشقانه های بهار و امیرسام بیشترشهههههههه😁😍
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
اگه همو گردن بگیرن و بردیا رضایت بده 😂چرا که نهه؟❤️🥲 یکی باید سر سرگرد رو با دلارا گرم کنه😂
۱ سال پیشنری
00عالیی بود خسته نباشی❤️به نظر من نویدم توی این قضایا دست داره و اون زخم روی دستش هم مشکوکه و ممکنه به اون خونه که ریختن روی بردیا ربط داشته باشه و حسادتای بردیا هم خیلی خوبه😂 راستی عشق من (رز) کوشش؟😂
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
در مورد نوید که نمیتونم چیزی بگم اسپویل میشه😂 و از رز هم فعلا خبری نیست🥲🥲
۱ سال پیشسیتا
40میگه تفنگ بده تیر به خودم بزنم خون هات بریزن بیرون😁😁 نوید خیلی مشکوک هست اولش که پیرزن اومد فکر کردم رز گریم کرده رفته پیش نوید
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نمیدونم شنیدیش یا نه ولی رز مصداق بارزه آهنگ من در نمیزنم با لگد میام تو هست😂 بخواد بیاد بدون گریم میره بالاسر نوید😂❤️
۱ سال پیشنری
00راستی یادم رفت بگم 🫢😁😁پرقدرت ادامه بدههههه❤️❤️
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیزممم❤️✨️
۱ سال پیشهانیه
00من که فعلا از بردیا دنده عقب گرفتم قفلی زدم رو امیرسام 😂 خیلی عالی بود این نوید از اولشم مشکوک بود به نظرم یه ربطی به ثامر داره زیاد منطقی نیست اما دست آسیب دیدش هم مشکوکم میکنه به مهمونی
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
کنجکاو شدم بدونم چیشد که قفلی زدی؟😅❤️
۱ سال پیشهانیه
00خودمم نمیدونم مثل رمان آزاده که قفلیم فرهاده از شخصیتاشون بیشتر خوشم میاد 😁
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به سرگرد خیانت کردی🤣👮🏻
۱ سال پیشثریا
00واضحه که خون برای نوید بود حالا این که اون جاوید و کشته باشه مطمعن نیستم ولی امکانش زیاده با دوستم که درموردش حرف می زدیم می گفت ممکنه رز و دلارا خواهر همدیگه و دخترای خاج باشن و از طرفی نوید برسام با
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دیگه در این مورد نمیتونم چیزی بگم.... باید دید چه میشود😂🧐💕
۱ سال پیشثریا
00ادامه وخاج نوید رو علیه پدرش تربیت کرده باشه و... کلی حدسیات دیگه که اگه تا فردا هم بنویسم تموم نمیشه اون دو نفر که گفتن اینجا چیکار میکنن بهار و دلارا بودن🤔
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله بهار و دلارا هستنننن😂😂
۱ سال پیشثریا
00وای وقتی با هم مهکاری میکنن رو خیلی دوست دارم♥👏🏻 یه دوست دارم رابطه مون کم و بیش مثل این دوتا هست ولی خیلی همو دوست داریم یعنی میشه در پارت های آینده این دو تا هم...
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دوستتون پایدار و ماندگار❤️
۱ سال پیشرز
00سلام نویسنده عزیز خسته نباشی واقعا از خوندن رمانت لذت می برم
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍مررررسی عزیزم💕❤️
۱ سال پیشآزاده دریکوندی
00اگه بردیا به منم شک نمی کنه یه کامنت بذارم😂😂
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
جزوء متهمین قرار گرفتی😂👮🏻
۱ سال پیشDr.mb
20سلام وقتتون بخیر عالییی ممنون ازتون 😍 نوید قطعا یه ارتباطی به بردیا و این جریانات داره اما فعلا نمیتونم نظری راجبهش بدم چون نمیدونم 😅فقط خانم سامانی عزیز کی می رسیم به برسام ؟ مشتاقم بدونم کیه!
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍وقتشماهم بخیر💙 در مورد برسام نمیتونم اطلاعات زیادی بدم چون اسپویل میشه😂و فعلا باید منتظر موند.....😅تا شاید رخی نشون بده
۱ سال پیشAa
10معمایی وهیجانیه دوست دارم موفق باشی🙏👏یعنی بردیا وامیرسام دوقلو نیستن؟ نوید که احتمالا جاسوسه⚘⚘⚘⚘
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی از لطفت🤍 متاسفانه باید بگم که دوقلو نیستن🥲
۱ سال پیشسروه
۲۰ ساله 10سلام خیلی پیچیدس آدم میمونه توش ولی خب این رمان خیلی خوبه من واقعا از خوندنش لذت میبرم برای دلارا هم من بهش حق میدم از نویسنده عزیز هم ممنونم واگه براش مقدوره تعداد پارت هارو بیشتر کنه ممنون از تلاشت
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍خوشحال شدم که از خوندنش لذت می برید❤️متاسفانه کمی سرم شلوغ شده و نمیتونم روز های پارت گذاری رو زیاد کنم🥲تازه میخواستم کمش هم کنمم😂
۱ سال پیشفائزه
20من که عاشق این رمانم پر قدرت ادامه بده:)
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍خوشحال شدم اسم قشنگ ت رو بین نظرات دیدم❤️
۱ سال پیشفرهود
00قضیه برعکس شده .بردیا شده رفیق ناباب هر سیگاری می کشه به امیر هم میده😂.اوکی اون دو نفر که اومدن مثل همیشه بهار و دلاران که در زمان نامناسب در مکان نامناسبند.قاتل هم نویده چون قاتل زخمی،نوید همینطور
۱ سال پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سیگار برای امیرسام تفریحه😂 ولی نوید پلیسههاااااا !🥲
۱ سال پیش
آزاده دریکوندی
30خب از کجا معلوم که برسام نوید نباشه؟ الانم می خواد به خاطر اون اتفاقی که افتاد و از مادرش دور شده از ثامر انتقام بگیره و اینکه فکر کنه بردیا هم یه ربطی به انتقامش داره و اون رو هم قاطی ثامر کرده