آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتاد و چهارم
زمان ارسال : ۲۰۷ روز پیش
قد و قامت مصطفی در چهارچوب در نمایان شد.دستهایش را به یکدیگر قلاب کرد و با طمانینه سمت کیومرث قدم برداشت.جو متشنج بود اما اثری از اضطراب روی چهره پیرمرد نبود!با پالتو بلندی که بر تن داشت؛قامتاش رشیدتر از قبل به نظر میآمد.او از دور شاهد تمام اتفاقا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم❤️ بهار چون کاملا به دور از خشونت و... بزرگ شده.به این جور موقعیتها عادت نداره متاسفانه🥲
۳ ماه پیشخواننده
00چرا حس میکنم این پسری ک با رز همدسته همون برسامه🙂🙂
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
یکم جلوتر بری کاملا مشخص میشه کیه😁❤️
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی
00اون لحظه که گفت دختر قناد🥹
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آره🥲
۷ ماه پیشفرهود
10سلام نویسنده خاکی و مهربون..انشاالله زنده باشی صد سال و تولدت خیلی مبارک باشه.یکم احساس بین بردیا امیر سام رو گسترش بده نسبت بهم خیلی خنثی.و نظری داشتم که ارسلان زنده باشه و یار امیرسام شده باشه
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام مرسییی بابت تبریک قشنگت💙 برام خیلی ارزشمنده✨️ ارسلان؟همون کسی که تو کشتی مرد؟ارسلان رو از کجا زنده کردی پسر جان؟😂😂 در مورد بردیا و امیرسام فعلا دستم بسته است🥺
۷ ماه پیش*......*
10محشررررر بوووود.... ایول خیلی حال کردم اونجا که امیر گفت « تو روحت » من یکی که با نقش امیر خیلی حال میکنم انگار نه انگار خلافکاره 😂😂🔥🔥نویسنده جون پر انرژی تر ادامه بده که چشم انتظاریم ✨🌱
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام🤩 این کلمه امیرسام خیلی مورد توجه قرار گرفت.نمیدونم چرا😂😂 مرسی که تو نظرات همیشه فعالی❤️😍
۷ ماه پیشنری
20عالیییی بود نیلوفر جون خسته نباشی❤️❤️ نمی دونم چرا اینقدر از رز خوشم میاد . خیلی خفن و باحاله 😁😁 امیر سام هم که عاشق بهار شد و رفت دیگه فقط مونده آشتی بردیا و دلارا😂مثل همیشه پر قدرت ادامه بده ❤️
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام مرسی عزیز دل❤️ رز عشق منمممم هست😁 البته امیرسام هنوز بهار رو گردن نگرفته....
۷ ماه پیشنری
00گردن میگیره. اونم به وقتش گردن میگره😂😂😂
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂👌🏻
۷ ماه پیشثریا
10عالی عزیز♥ با هرپارت کلی معما میذاری جلوی ما این کارکتر جدید دیگه کیه🤔 ارتباط فرد ناشناس و رز و دلآرا چیه 🤔 فرد ناشناس کی بود 🤔 رز رو هم که دوست داره
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام 🤩 مرسی عزیزم❤️ خوبه خودت سوالها رو پرسیدی😂 کار منو آسونتر کردی😂❤️
۷ ماه پیشآمینا
10امیر بیچاره از هوش رفت دختر قناد به دادش برس بلا ملا سرش نیاد
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍 اولینبار اسم قشنگت رو میبینم! به جمع ما خووش اومدی❤️
۷ ماه پیشآمینا
00مرسی من دیر به جمعتون پیوستم بدترین موقع هم پیوستم اون روزی که حسین کشته شد البته هنوز وقت نکردم از اول بخونم. امیدوارم آخرش خوش باشه 🥰😍
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دقیقا از چه پارتی هم پیوستی😂 امیدوارم فرصت پیش بیاد تا از اول بخونی❤️❤️آخه روابط هم پیچیده است😂
۷ ماه پیشآمینا
00از روابط خو سر در نمیارم 😃😃 چون هنوز نمیدونم دلارا و امیر چه نسبتی دارن نامزدن. خواهر برادرن؟
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آره حق داری! داستانهای پیچیدهای وجود داره😂 در اصل نسبتی باهم ندارند...
۷ ماه پیشDr . Mb
10سلام وقتتون بخیر پس چرا هیچ***حواسش به امیر سام بیچاره نیست 🥺؟اینجوری پیش بره که از خون ریزی میمیره! شخصیت امیر سام فوق العاده هستش که در هر شرایطی میتونه شوخ باشه ولی بردیا همیشه خشک و جدی🤔
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام وقت شماهم بخیر💙 منم ویژگی شوخ بودنش رو دوست دارم یه ریلکسی خاصی داره😂
۷ ماه پیشهانیه
10اصلا اون &....; تو روحت&....; با اون &....; دختر قناد&....; خیلی بهم چسبید😁 عالی بود مرسی💕
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام قشنگم😍 نوش نگاهت✨️
۷ ماه پیش...
10من نگرانشمم امیرسام بچممم گناه داشتت هیچکس هم به دادش نرسید
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍 همه اون وسط درگیر دعوا بودن😂به بچه توجه نکردن...
۷ ماه پیشفرهود
10این امیرسام در حال مرگم باشه باز زبونش درازه😂مگه کم میاره این بشر..به نظرم که تا یه مدت شاهد اینیم که بردیا به امیرسام زور بگه چون هم دستش تیر خورده نمیتونه بزن بهادر بازی در بیاره هم ازش آتو داره🫠
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام دقیقا زدی تو خال😁
۷ ماه پیشAa
10عالی بود 👏🙏شاید فرد مرموز برسام باشه🤔⚘⚘⚘⚘
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلاممم مرسی عزیز🌻✨️ ممکنه......!!
۷ ماه پیش...
00امیرسام بچممممم گناه داشت
۷ ماه پیشحنانه
11دلم میخواد کلا رمان درباره دلارا باشه😁 کاش بیشتر تو ماجراهای جنایی شرکت کنههههههه
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍اولین نفری هستی که طرفدار دلارا هستی و از این موضوع خوشحال گشتمم💃🏻❤️به این بچه کم توجهی شده🥺و اینکه از اینجا بعد نقش تاثیرگذاری داره....😎چی باعث شد کارکتر مورد علاقه ت بشه؟
۷ ماه پیش
ملیس
00یکم کارکتر بهار رو قوی تر کن 🤏 و اینکه دمت گرم همینجوری ادامه بده