پیانولا به قلم مرجان فریدی
پارت یازده
زمان ارسال : ۳۳۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
_اگه دور نشم!؟
فشار دستانش دور طناب بیشتر شد، به رگهای برجستهی ساعدش زل زدم:
_اونوقت خیلی بد میشه.
سرش را به سمت سرم خم نمود:
_برات گرون تموم میشه.
دلم کمی، اندازهی ابر گوشهگیر پاییزی گرفت، چرا من اینچنین محاف ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نازی
03این پسره تو خاطرات خزان همین میکائیله؟