آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت شصت و هشتم
زمان ارسال : ۳۰۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
خم به طاق ابروهای سرگرد آمد و با روی ترش پرسید:
_شما دو تا اینجا چیکار میکنید؟
به مغزشان مهلت تحلیل و تفسیر نداد و در یک قدمیشان ایستاد.آن دو نفر را دستدر دست یکدیگر دیدهبود و نمیتوانست هیچ مفهومی برایش پیدا کند.در حالی که پلکا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فرهود
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
کسی که خبر داشته مدارک دست بردیا است یا نفوذی بوده یا کسی که گوش وایساده.حالا که برگشته از پیش همون جاسوس برمیگرده و همونجوری که بخواست جاسوسه باید عمل کنه.جلال قاتل نیست.ممکنه قتل و قاتل رو دیده باشه