آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت شصت و پنجم
زمان ارسال : ۲۲۵ روز پیش
ماشین را در مقابل کلانتری پارک کرد اما برای رفتن مردد بود.باک او از سرهنگ محمدی نبود!بردیا تابهحال چندینبار نافرمانی کردهبود و از این مسئله پروایی نداشت.تردید داشت چون نیمه دیگرش در کلانتری حضور نداشت ! حسین نبود اما خاطراتاش در گوشه به گوشهی ک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام.به آخرین گلوله خوش اومدی دوست عزیز❤️😍 ممکنه! شاید هم نه! جلوتری که بری کاملا مشخص میشه😁
۵ روز پیش...
00فک کنم همکار جدید از طرف زن ناشناسه
۵ ماه پیشسیتا
00امیر سام آخرشه یعنی با این کارهاش آخرش هم شیرینی رو برداشت زد بر بدن
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم❤️آقای دلاوری هستتتت چی میشه گفت😂پارت ۶۷ رو بخونی میگی امیرسام دیگه واقعا اخررررشه😂❤️
۷ ماه پیشحنانه
00میشه دل ارا رو بیشتر قاطی ماجراها کنی نقشش کمرنگه
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم حتما❤️ کارکتر دلآرا از اینجا به بعد نقش تاثیرگذاری داره✨️
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی
00وای چقدر امیرسام موده🤣 اونجا که شیرینی برداشت و گفت سو تفاهم شده بود🤣🤣🤣 (حواس ها از بردیا پرت نشه یه وقت😁)
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍آره بچه بسیار مود هست... دیگه هر کیو خواستی انتخاب کن😂❤️اینکه با 🪓میام سراغت یا نه در آینده مشخص میشه😁
۷ ماه پیشنگار
00انگار یه چیز کلیه نمیشه با شخصیتا خو گرفت درکل دم نویسنده گرم رمان قشنگیه
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍 به جمع ما خوش اومدی❤️مرسی از نظرت✨️
۷ ماه پیشهانیه
00خیلی ام عالی🤗 خداکنه این همکار جدید از نفوذی های امیرسام نباشه😶
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍 مرسی مهربون🦋
۷ ماه پیشنری
00سلام مثل همیشه عااالی خیلی دوست دارم زودتر ادامشو بخونم رمانت خیلی جذابه به نظرم این پسره نفوذیه و امیرسامم همون برسامه و امیرسام و بردیا باهم میرن مهمونیه خسته نباشییی نویسنده همینجور عالی ادامه بده
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام دوست عزیز😍خوشحالم که مشتاق هستی❤️ مرسی از انرژی خوبت✨️ در مورد ادامه نظرت هم که در آینده مشخص میشه😂😬
۷ ماه پیشسمرا
00عالی بود مثل همیشه ولی بردیا هم گناه داره خیلی تحت فشاره از یه طرف مرگ دوستش و از یهطرف دلارا و اون پیشنهادهای پدرش
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍مرسی عزیزم❤️آره سرگرد خیلی تحت فشاره🥲
۷ ماه پیشFati
۱۶ ساله 00عالییییی 😃♥️ خیلی هیجان دارم ادامه رمان زودتر بذاری و بدونم چی میشه
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍مرسی عزیزم❤️ به جمع ما خوش اومدی✨️
۷ ماه پیشثریا
10یعنی سرگرد جدیده اومده بردیا رو زیر نظر بگیره 😡😠 بیچاره بردیا ی مظلوم😩
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍 میخوام جمله همیشگیام رو بگم😅در پارتهای آینده مشخص میشه❤️😂
۷ ماه پیشAa
10مثل همیشه عالی ممنون👌🙏💐درضمن حسین برادر دوقلوی بردیا بوده؟
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍مرسی از نظرتون❤️ خیر رفیق صمیمیاش بود
۷ ماه پیشفرهود
02فکر اینکه امیر سام از بردیا بخواد پارتنرش بشه داره دیوونم می کنه😂شخصا از هر شخصیت جدیدی که وارد رمان بشه بدم میاد چون ممکنه برسام باشه و من میخوام امیر سام برسام باشه..امروز دیگه پارت نداریم؟؟🥺🫠
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍 نه متاسفانه امروز پارت هدیه نداریم❤️
۷ ماه پیشمحی
21جالبه برام بهار تمام عمرش باباش یکی دیگه بود و پدارانه خرجش کرده ولی دو روزه اونو یادش رفت و کلا فراموشش کرد رفت با بابای جدیدش و الان مشخصه اون همکار جدید بردیا اومده جاسوسی این کاملا قابل پیش بینی
۷ ماه پیش
...
00نمی دونم چرا فکر میکنم این همکار جدید به اون زن که وقت آتش سوزی آزمایشگاه اونجا بود مربوطه