پارت یکم

زمان ارسال : ۱۵۰ روز پیش

فصل اول

یک. شبیه بارون

.

.

با لبخند زیبایی که مهمان لبانش بود، بالاخره از خطوط کتابِ سبز رنگش، دل کند و آن را بست.

به پشتی صندلی اش تکیه داد و نفسش را آزاد کرد.

هنوز نتوانسته بود کاملا از فضای آن کتاب و حتی ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید