آخرین خبرها :
بچه هلی من ؟
سلام
ایام به کام
اومدم با یه مژده براتون
به دلیل مرتبط بودن پارتهای آینده به همدیگه، تا یه مدت براتون روزانه پست میذارم.
با لایک و کامنتاتون بهم انگیزه بدید :)
یهو دیدید انقدر انرژی گرفتم که تا آخر رمان این روندو ادامه دادم!
ببینم چیکار می کنید:)
سلام بچه های من!
خوبین؟
اومدم بهتون بگم که بخاطر حساس بودن این قسمت ها، همه پارتهای این هفته اتون رو یکجا براتون آپ کردم تا منتظر نمونین.
شما هم برای رفع خستگی اینجانب، و حالا که همه ی ماجرا تقریبا مشخص شده، برام نظراتتون رو بگید..
تا اینجای کار...
دوسش داشتید پاناسیا رو ؟
راضی بودین ازش؟
❌هشدار برای پارتهای 69 و 70❌
❌⛔️
این پارتها خیلی خیلی احساسی و رمانتیک هستن!
و پر از سکانس های عاشقانه و رومنس !
توصیه میکنم اگر ❗️خوشتون نمیاد❗️و یا اگر ❗️روحیه لطیفی❗️ دارید از خوندنش صرفنظر کنید.
چیز خاصی رو از دست نمیدید:)
❌⛔️
سلام خوشگلای من . خوبین؟
این اولین باریه که اومدم باهاتون مستقیما صحبت کنم.
تا این جای رمانو دوست داشتید؟
نظراتون برام خیلی ارزشمنده. لطفا ازم دریغشون نکنید.
بهم بگید چه حسی ازش میگیرید... چه چیزی رو راجع بهش دوست دارید و حدساتونو در مورد داستان....
منتظرتونم.
عاطفه امیرانی
-
تاریخ تولد
-
سال شروع به کار
-
تحصیلات
-
زمینه فعالیت
لیست آثار نویسنده
-
برای من بخون برای من بمون
-
صدای بارون، عطر نفسهات
-
زیر نور مهتاب
-
پاناسیا
لیست شبکه های اجتماعی
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
بیوگرافیعاطفه امیرانی
اما عاطفه امیرانی ام♡
یه نویسنده و یه مادر و یه دانشجو🌱
از وقتی یادم میاد عاشق شعر گفتن و نوشتنم.
هی مینوشتم ، استپ میدادم، دوباره برمیگشتم.
تا همین حالا که به طور جدی قراره کنارتون باشم.
و یه پسر کوچولو دارم و تو دانشگاه شهید بهشتی، فیزیوتراپی میخونم.
کنارشم از عمیقترین نقطه ی قلبم براتون مینویسم🧡🌱
پاناسیا (بخش آنلاین)
داستان یه دختری که به همه چیزش پشت و کرده! و حالا توی دنیایِ مخصوص و ساخته ی خودش زندگی میکنه! دنیاش، کرم و قهوهای رنگه و پر از عطر تلخ قهوه و وانیل و کروسانهای تازه ... از پشت پنجره، به برخوردِ قطرههای بارون، به شیشه ی اون کافه چوبی، خیره شده و به رویاهاش فکر میکنه! تو رویاهاش ، در سالهای بسیار دورِ گذشته زندگی می کنه! تو کافهای که متعلق به خودشه و یه اتاق پشتی داره! اتاقی که پر از نقاشیهاشه و همه وسایل و ابزاری که برای به تصویر کشیدنِ تصوراتش میخواد رو در اختیار داره! ولی کسی چه میدونه!؟ شاید اونی که همیشه از طرف دیگه ی خیابون بهش خیره میشه، جوری زندگیش رو تغییر بده که حتی خیال پردازی هاشم بهش قد نمیده!
صدای بارون ، عطر نفسهات
رمان برای من بخون برای من بمون ، داستان زندگی یه دختر نوزده ساله به نام عاطفه است که عشق شدید و عجیبی به یک خواننده داره . تا اینکه یک روز اتفاقی از قاب تلوزیون برق حلقه ازدواج رو تو دست خواننده محبوبش میبینه و بعد متوجه میشه که همون روز ، روزه عقد اون خواننده بوده .دقیقا توی اولین سال و اولین ترم به طور اتفاقی با پسری همکلاس میشه که … (ای بابا همچین میخونی که انگار انتظار داری کل رمان همینجا باشه …. همه رو که نمیتونم همینجا بگم . خودتون بوخونید …)تا اینکه توی یه شب فوق العاده ، قشنگترین و زیباترین اتفاق زندگی عاطفه با یه تلفن رقم می خوره …. پایان خوش
رمان برای من بخون برای من بمون
رمان برای من بخون برای من بمون ، داستان زندگی یه دختر نوزده ساله به نام عاطفه است که عشق شدید و عجیبی به یک خواننده داره . تا اینکه یک روز اتفاقی از قاب تلوزیون برق حلقه ازدواج رو تو دست خواننده محبوبش میبینه و بعد متوجه میشه که همون روز ، روزه عقد اون خواننده بوده . دقیقا توی اولین سال و اولین ترم به طور اتفاقی با پسری همکلاس میشه که … (ای بابا همچین میخونی که انگار انتظار داری کل رمان همینجا باشه …. همه رو که نمیتونم همینجا بگم . خودتون بوخونید …) تا اینکه توی یه شب فوق العاده ، قشنگترین و زیباترین اتفاق زندگی عاطفه با یه تلفن رقم می خوره ….پایان خوش