پارت شصت و یکم

زمان ارسال : ۲۳۵ روز پیش

سرگرد با بهت به حسین نگاه می‌کرد که صدای شلیک در گوش‌اش پیچید.همزمان با شلیک سپهر،ثامر نیز ماشه تفنگ را کشید تا نقاب‌دار را مورد هدف بگیرد.گلوله اول به پهلو ثامر و گلوله دوم به بازو سپهر اصابت کرد‌.پیرمرد از شدت درد بر روی زمین افتاد.بردیا که در شوک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید