پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : ۱۴۵۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

صدای ماهرو را هم شنیدم که داشت وای ووی می کرد.

از لای شاخ و برگ درختان دیدم که آرامش دارد بدون ترس جلو می آید و می گوید : جانکو؟ بدو اینجا پسر. بدو بدو.


کمی آرام گرفت، اما همچنان پا پیچ من بود.

دوباره، این بار بلند تر گفت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.