پارت دوم

زمان ارسال : ۳۶۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

دلم نمی خواست به کپرها و گاری های سندی ها نزدیک شوم.

صدای واق واق سگها از دوردست هم رعب به تنم می انداخت.

بین زرینه و سندی ها قرارداد نانوشته ای برقرار بود که هرگز کسی به قلمرو یکدیگروارد نشوند.

روی زمین خاکی ایستاده و به ردیف درختان سرو که مرز بین ما و سن

رمان فوق به علت ویرایش و بازنویسی غیرفعال شد و تا اتمام ویرایش امکان مطالعه آن وجود ندارد.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اوا

    00

    عالی

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.