شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۳۶۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
دلنیا اسبش را حرکت داد که به آراس برسد.
- ولی گفت که اولین بار نیست.
- خودشون بهتر میدونن چیکار کنن.
دلنیا اخمی کرد و افسار اسب را محکمتر توی دستش گرفت.
- اما من خیلی نگران سارینام.
آراس سرش را به سمت او چرخاند ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اراد
۲۰ ساله 10رمان عالیه فقط منتظر پارت ۳۶ هستم کی میفرستین پس🙄🙄