زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت صد :
بی اراده نگاهمو تا چشمای رخشا پیش کشیدم.
شوکه شده بود.
زیرلب رو به سوفی زمزمه کردم:
- این چه کاریه پرنسس؟ رخشا زن م... .
- یه زن؟!
صدای تا حدودی آروم اما عصبی رخشا بود که الان روبه روی سوفی ایستاده بود. کلید دندوناش روی هم سائیده میشد ولی میبینم که همچنان سعی داره خونسردی و غرور خودش رو حفظ کنه.
به آرومی سعی کردم بازومو از حصار دستاش بیرون بکشم.
رخشا با اخمی به
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۴۵۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Negin
10عالیه نمیشه اصلا ازاین رمان گذشت اولین رمان پلیسیه که انقدر جذابه
۱ سال پیشزهره
40کاش پارتگذاری مرتب بودحیف این رمان
۱ سال پیشامیر
10دم سام گرم ر*ید به سوفی
۱ سال پیشآمینا
30پارت گذاری نامنظم از پارت نذاشتن بدتره یا کلا پارت نذارید هروقت کامل شد یدفه بذارید اگه یادمون رفت میریم از اول میخونیم دستمون میاد یا طبق زمانی که نوشتین پارت بذارید خواهش میکنم🥲🥲
۱ سال پیشآمینا
10مرسی مرسی تو رو خدا پارتگذاری مرتب باشه 🙃🥰🥰
۱ سال پیش
الهام
00💜💜💜🌹🌹👌