تاربام، گذرگاه سکون به قلم مریم دولتیاری
پارت بیست و هشتم
زمان ارسال : ۳۸۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
نفهمیدم باید دقیق چه بگویم. هنوز برایم تعجّب برانگیز بود که این حرفها را از محیا میشنیدم. چند لحظه در سکوت نگاهش کردم و بعد گفتم:
- احمق نبودی، فقط از آدم اشتباهی خوشت اومده. لازم نیست اینقدر خودت رو سرزنش کنی.
صدای تلخندش را شنیدم.
- خب این که یه آدم اشتباهی رو دورمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد
اسرا
00عحب دانیآرگیرافتادافرین پسرخوب خوب فکرکن تومی تونی