میانبر به تباهی به قلم ستاره لطفی
پارت دوازده
زمان ارسال : ۳۸۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
(پارت هدیه برای همراهان عزیزم؛ به نظرتون قراره چه اتفاقاتی بیفته؟**)
اشکهایش را با نوک انگشتانِ دست راستش پاک کرد. به آرامی دستانش را به زمین سرد و چرکین گرفت و بلند شد. درد بدی در بدنش حس میکرد و گلویش خشک شده بود. آب دهانش را به سختی قورت داد و نفسش را رها کرد. قصد خارج شرمان فوق برای چاپ ارسال شده است و دیگر امکان مطالعه آن وجود ندارد. با تشکر از درک و توجه شما خوانندگان عزیز
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ترانه
00👌🩷منتظر پارت جدید