میانبر به تباهی به قلم ستاره لطفی
پارت یازده
زمان ارسال : ۳۸۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
صدایِ خرناسی عجیب به گوشش رسید. نمیدانست چهکار کند. لرزش دستانش و نفسهای بریدهاش حالش را بد کرده بود. فضا بهقدری خفه بود که احتمال داشت هرلحظه نفسش قطع شود و عاجزانه، تمنا میکرد برای قدری اکسیژن.
بوی تعفن و نم دیوارها، برایش بسیار عذابآور بودند. صدای قدمهایرمان فوق برای چاپ ارسال شده است و دیگر امکان مطالعه آن وجود ندارد. با تشکر از درک و توجه شما خوانندگان عزیز
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
میم
00اره جایحساسی تموم شدکاش تعداد پارتارو بیشتر میکردین من چند روزه منتظر پارت جدیدم