پارت سی و سوم

زمان ارسال : ۲۸۱ روز پیش

_دیوونه شدی نه ؟چطور این کار رو کردی؟

سپهر نوشت

_همه لیاقت دونستن حقیقت رو دارن.میدونم این برای قلب پاک تو خیلی سنگینه اما نباید ازش فرار کنی !

بهار پوزخند زد.

_الان داری منو نصیحت می‌کنی؟اونم بعد از اینکه زندگی من و دادا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید