شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت سی و دوم
زمان ارسال : ۳۸۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
سکوت کرد و به چشمهای دلنیا خیره شد.
داشت میدید که بال بال میزد تا زود حرف آراس تمام شود و چیزی بگوید.
- من سعی میکنم جواب ندم اما همهش ادامه میده تا بالاخره یه چیزی بگم.
- دلی...
حرفش با شنیدن صدای جیغ و داد و بیداد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پرنیا
۱۹ ساله 00عزیزان من پیج نویسنده رو دارم ایشون الان دانشجو هستن در یک شهر دیگه بخاطر سنگینیه درسا شون تاخیر در پارت گذاری ایجاد شده لطفاً یکم درکش کنید 🥰✨